شمارهٔ ۱  

چه بسیارندمردمانی که ازخود به ستوه آمده اندو آرزو دارنددیگری باشند،چنین مردمانی از باور و اتکا به نفس بی بهره اند.

شمارهٔ ۲  

هر انسانی دارای مراد دل و سرزمین نوید داده شده ای است،ولی چنان اسیر اندیشه های منفی خود شده اند که همۀ اینها دور از دسترس و نشدنی یا والاتر از آن می نماید که بتواند پیش بیاید.

شمارهٔ ۳   

آنگاه که انسان،تصویر تنگدستی را از صفحۀ هشیاری خود بزداید،فرمانروای«دوران طلایی» خواهدبود و هر آرزوی درست دلش برآورده خواهد شد.

شمارهٔ ۴

زندگی یک آینه است و ما در دیگران بازتاب چهرۀ خودمان را می بینیم.

شمارهٔ ۵

جز تردید وهراس هیچ چیز نمی تواند میان انسان و بزرگترین آرمانها یا مرادهای دلش،   جدایی بیفکند.

شمارهٔ ۶

اگر خطای گذشته را نمی توان جبران کرد،دست کم اثر آن را با مهربانی در حق کسی دیگر می توان از بین برد.