با آخرين ستاره كه افتاد چون آبگينه در سفر پرتاب، در دره هاي سبز سحرگاهي، همراه نيزه هاي ستاك نور ناگاه، از اجاق هزاران سنگ روييد بوته هاي گل آتش. _دريايي از بهار، _جادوي سايه هاي مشوش_ در موج خيز باد قايق، در آب هاي شقايق، رانديم
+ نوشته شده در چهارشنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۷ ب.ظ توسط سیل سرشک
|