شمارهٔ ۵
ای بر دلم جدا ز تو هر گوشه آذری
هر ناله ای به سینه مرا داغ دیگری
سرگشته تر ز من نتوان یافت عاشقی
وز تو به حسن در همه عالم نکوتری
چندان ز بی وفایی تو شکوه سر کنم
تا نگذرد هوای تو یک روز در سری
همچون نسیم می گذرم تا گذار من
افتد ز موج خیز سرابی به گوهری
افروخته است ز آه جگر سوز ناله ام
بی دود هم چو شعلۀ یاقوت آذری
در وصلم وز رشک دلم می تپد،مگر
دست خیال اوست در آغوش دیگری؟
تنها نه هم چون من به وفا کس نشان نداد
در دفتر زمانه،که در هیچ دفتری
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۹۷ ساعت ۷ ب.ظ توسط سیل سرشک
|