غزلِ ناتمام...
به هر تارِ جانم صد آواز هست
دریغا که دستی به مضراب نیست.
چو رؤیا به حسرت گذشتم، که شب
فروخفت و با کس سرِ خواب نیست.
...............................................
+ نوشته شده در دوشنبه بیستم خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۶ ب.ظ توسط سیل سرشک
|