رباعی شمارهٔ ۱۱ گل صبح دم از باد برآشفت و بریخت
گل صبح دم از باد برآشفت و بریخت
با باد صبا حکایتی گفت و بریخت
بد عهدی عمر بین، که گل ده روزه
سر بر زد و غنچه گشت و بشکفت و بریخت
+ نوشته شده در سه شنبه ششم اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۱ ق.ظ توسط سیل سرشک
|